معنی مارک بارترا
حل جدول
از بازیکنان تیم بارسلونا
لغت نامه دهخدا
مارک. (اِ) واحد پول آلمان که از صد «فنیگ » تشکیل یافته است. (از لاروس).
پل مارک
پل مارک.[پ ُ ل ِ] (اِ) منصب رئیس سپاهیان در یونان قدیم.
مارک ارل
مارک ارل. [اُ رِ] (اِخ) رجوع به «مارکوس اورلیوس » و تاریخ ایران باستان شود.
مارک تواین
مارک تواین. (اِخ) مارک توین. نویسنده ٔ آمریکائی (1835-1910 م.) او در فلوریدای میسوری به دنیا آمد و اولین نویسنده ٔ بزرگ غرب و ممالک متحده ٔ آمریکاست. او سردسته ٔ داستان نویسانی است که می خواهند آمریکا را در خلال فرهنگ عامیانه و مناظر این سرزمین نشان دهند. او راست: ماجراهای تام سایر و ماجراهای هکلبری فین و شاهزاده و گدا و... (از لاروس).
گویش مازندرانی
واژه ای که برای فرا خواندن و صدا زدن گاو یا گوساله به کار...
فرهنگ عمید
مترادف و متضاد زبان فارسی
انگ، داغ، علامت، نشان، نشانه، واحد پول آلمان
فرهنگ معین
علامت و نشانه، علامت مخصوص هر کارخانه و مؤسسه، واحد پول آلمان. [خوانش: [فر.] (اِ.)]
فارسی به عربی
سریه، صنف
فرهنگ فارسی هوشیار
پول آلمان که تقریباً یک فرانک و 52 سانتیم فرانسه ارزش دارد علامت، نشانه آلمانی شهر وای آلمانی پارسی لاتینی گشته ک ماریک (علامت نشانه) نشان داغ انگ انک
فارسی به ایتالیایی
سخن بزرگان
خوشبختی میان خانه شماست؛ بیهوده آن را در میان باغ دیگران می جویید.
هر گاه می خواهی با کسی دوستی کنی، بیشتر از همه چیز ببین که فهم او چه اندازه است، نیک و بد را در چه می داند، افتخار و اهانت را چه می شمارد و نیک بختی و بدبختی او در چه چیز است؟
معادل ابجد
1065